It is a strange sort of pain "to die of yearning for something you'll never experience"

Tuesday, September 28, 2004



ظهرا ادای اینو در میاریم که خیلی گشنمونه.
یه عالم غذا می خوریم
و پشیمون می شیم.
خیلی زود.
امروز حواسمو جمع کردم دیدم داریم ادای خیلی چیزا رو در میاریم.
حتی ادای غذا خوردنو!
خیلیم بد نیست!

آرشی؛راس میگی، کار خوبی می کنم..

Sunday, September 26, 2004

A

Friday, September 10, 2004





آفتاب که مدام می تابد
چشمهای مادرم که خالیست، خالی
خاک
آب
سیاه
زنها
مردهای بلاتکلیف
خسته ام می کنی


Thursday, September 09, 2004

8
Hypersmash.com