It is a strange sort of pain "to die of yearning for something you'll never experience"

Tuesday, May 19, 2009



مادرم می گوید جواد آقا گوشهایش نمی شنود
گناه دارد از این پله ها بالا بیاید
من سرم را تکان می دهم
من گریه ام می گیرد
برای جواد آقا که گناه دارد
و برای مادرم

Friday, May 01, 2009



Ave Maria

سر می چرخانم
به ناگاه
موسیقی از اتاق دیگر



به یاد می آورم
شب دیگری را
سالهای دور

در خیابانهای خالی میراندی
و گوش می دادم
تو اشکهای مرا ندیدی
دو قطره اشک تنها
به صدای مرد نابینا
محبوب ترین ورسیون من

دیرتر
لباس سبز پلاستیکی
تونل سفید پر صدا
من همه سوراخهای کوچک سقف را شمردم
بارها و بارها
به صدای غمگین ترین ورسیون باکره زیبا


تو را بسیار دلتنگم




- سال 88 و با چی شروع کردی؟
: با دلتنگی.
- ردیفی؟
: ...

Hypersmash.com