It is a strange sort of pain "to die of yearning for something you'll never experience"

Wednesday, October 08, 2003


نگاهتان می لغزد بر حلقه غمگین کمرم
بر پوست آفتاب زده و پر از خط دستانم
بر گیسوان بر هم ریخته ام
مرا نمی شناسید
لباسهایم برایتان غریبه است
همینطور خنده های پر صدایم
مرا نمی شناسید و این قلقلک می دهد تنتان را
جابجا می شوید، نا آرام و شتابزده
با قدمهای پر غرور و کودکانه تان
پلکتان می پرد
این همه را میبینم
همچنان دلپذیرید
میلی ناگهانی مرا فرا می گیرد
میل در آغوش کشیدنتان
چون تمامی کودکانی که نزاده ام



No comments:

Hypersmash.com