It is a strange sort of pain "to die of yearning for something you'll never experience"

Tuesday, October 26, 2004



حال و بالم خوب است
تمام روز راه رفته ام و خندیده ام
به خانه که بازگشتم
زنانی را دیدم که در سایه نشسته بودند
و به زندگیشان نگاه می کردند
چونان کودک متعجبی که حشره ای را

برایشان پرگویی کردم
از دستپختشان تعریف کردم و از عشاق جوانیشان
می ترسم لحظه ای سکوت جلوی دهانم را بگیرد
کنارتر می آیم
حتی صدای تو هم خسته تر به گوشم می رسد

اینجا نشسته ام
خوشم
به موهایم قسم که خوشم
صدای خوب زن و مردی را گوش می دهم
فقط نمی دانم چرا دستم ضعف می رود
یا اینکه چرا پلکهایم داغ می شوند
یا چرا خنده هایم کشدار و بلند شده است

No comments:

Hypersmash.com