It is a strange sort of pain "to die of yearning for something you'll never experience"

Sunday, October 17, 2004


زیر نور گرم نشسته ام
بیابان خالی در کنارم عقب عقب می رود
خاک
سنگ
گهگاه سبزه ای، درختی
زن می خواند
عاشقانه صدای نفسهایش را گوش می دهم
زن می خواند در جعبه سیاه بدترکیب
گوش میدهم و گیسوانم بلند می شوند
دیگر حتی نرم هم نمی شوم
فقط صدای نفسهایم را بین نفسهای زن گم می کنم

بیابان می ایستد
این منم که می دوم


No comments:

Hypersmash.com