It is a strange sort of pain "to die of yearning for something you'll never experience"

Thursday, August 12, 2004



برای"س"

وقتی که باران می آمد تو کجا بودی؟
چه کسی گیسوانت را خشک و دستانت را گرم کرد
می دانم دیوانه ام
می دانم که نمی دانی
که شاید هیچگاه ندانی
کلاریسا باز گشته
می بینمش که با نگاهی مهربان تو را می نگرد
مواظبت هستیم دخترک
فقط بگو
وقتی که باران می آمد تو کجا بودی؟
گیسوانت را چه کردی؟


No comments:

Hypersmash.com